آشیانه ی عشق

ساخت وبلاگ
برای آخرین پنج شنبه ی سال 1395  « شما» اولش گفتی : هم زبان خوبم ... و این اواخر :با وفا نوشتی مرا ... گمانم دیر زمانیست آموخته ام که :         هم زبان شدن در عشق است        عشق در مهرورزی بدون معامله استاحساس در نقاشی آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 218 تاريخ : پنجشنبه 26 اسفند 1395 ساعت: 20:01

یادگاری در یادنامه : مجموعه تالار صبا در پونک تهران  در ساعت های اولیه خوش زندگی اولین عروس « نسرین استوار » خانواده ای که فرهیختگی شان را از بزرگ پدر و مادری راها شده در اسفند ماه « 18 اسفند 1376 و 23 اسفند 1380 » به ارث گرفته اند امشب 26 اسفند 1395 « در ساعت 19 الی 22 » با حمید رضا کدخدایی آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 185 تاريخ : پنجشنبه 26 اسفند 1395 ساعت: 20:01

روز های آخر اسفند هم فرا رسید ، زمین در زمان بوی حیات گرفته تا بار دیگر تولد آغاز گردد و بهار از راه خواهد رسید ،گمانم این است همه و همه ی جاندارانی که یک پای تکه گاه شان به زمین است و ریشه در زمین و خاک دارند وقتی این روزها به نبو می رسند زمین را تا حدودی می فشارند و جمع میکند و خاک در درون خود آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 214 تاريخ : چهارشنبه 25 اسفند 1395 ساعت: 15:06

زهراسادات <[email protected]>
سلام بر پدر عزیزم
امیدوارم خوب باشید
پیام تمام دوستان از جمله شما رو دیدم
نگران نباشید خوبم فقط دعا کنید بتونم برگردم سمت مشهد
خدامیدونه هم کلاسی ها چه حالی دارن
مراقب خودتون باشید
دوستدارشما
دوشنبه ۱۶ اسفند ۱۳۹۵ @ ۱۲:۱۱ ق.ظ

آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 222 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 21:23

پــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر   19 سال پیش ، 18 اسفند ماه 1376 بندر ترکمن بودم . خبر رسید شیر مردی موتور سوار ، آب سواری جسور و متدیین ، بزرگ مردی جدی و قوی ، میانجی گر حل و فصل اختلاف نظر های محلات همجوار ، کد خدای زمان ، پیشرو و بانی دسته جات و گروه های محلی  ، مبانی آبادی و عمران ، پیشرو جهاد نفسانی ، تلاشگر و زحمت کش منحصر بفرد ، با وقار و سنگین ، صابر و با اخلاق ، کوشا و زیرک ، قوی با پشتکارغیر قابل وصف ، سردار اتحاد و یکپارچگی محلات ، و ... و ... و ...  در مسیر جاده اصلی آستانه اشرفیه به لاهیجان در یک سانحه رانندگی چنان به آسفالت کوبیده  و از رو آسفالت کشیده شد که ضمن شکستگی های فراوان اعضای بدنش ، بیهوش شده است !! و در همان حال و احوال بیهوشی علی الرغم تلاش بی وقفه در بیمارستان های 22 بهمن لاهیجان و پورسینا شهرستان رشت جان را به جان آفرین بدون اجازه دادن هیچگونه خدمت و خدمتگذاری به استخوان های شکسته شده اش و روح بزرگش به دیگران و نزدیکان ، علی الرغم آماده گی همه و همه ی آنان در بالینش ، با رشادت و بزرگواری خاص خود تسلیم نمود آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 214 تاريخ : جمعه 20 اسفند 1395 ساعت: 21:23

کیانم ( قسمت دوم ) « عظمت را در نگاه مون نقاشی کنیم نه در آنچه که می نگریم »می رفتیم که کاملاً زمینگیر شویم به یک اتفاق ساده سر از دنیای مجازی و به ساختار خانه و آشیانه به :  « وبلاگ آشیانه ی عشق » در آمد و « افسانه » ای به قدم اتفاقی و شاید هم خوش یمن « ِانا » ایی که یکهو سر در آشیانه ی عشق سر در آورده بود با قصه و غصه های فراوان و فراوانتر . « افسانه » با فاصله و به افسانه ای حضور خود را در جان و دل نشاند و افسانه وار ماند ، ماند ، ماند ، ماند وزندگی با طعم و بو خاصی علی الرغم همه و همه ی معصیبت های وارده نفس تازه ای گرفت در نتیجه رد پای عشق در گذر زمان در امتداد یک علاقه ی ستودنی در آمد که هست ، هست ، هست ... وقتی به « پ ن » رسیدم ، او تماماً انرژی بود و فعال در امور زندگی در قید و بندهای انشایی نوشته شده برایش و صاحب الزمانی ؛ هم او زندگی و مال و منال را دوست میداشت ظاهراً کم هم نداشت و با مادر زمین گیرش دنیای خوشی داشت ؛ او آنقدر مادر عزیزش را دوست میداشت که بی او بی قرار بود و اعلام میداشت همه و همه ی زندگی و دارایش یکطرف و مادرش هم یکطرف ؛ و چه زود مرا در ورطه ی آزم آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 195 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32

کیانم ( قسمت سوم)« عظمت را در نگاه مون نقاشی کنیم نه در آنچه که می نگریم »   به « م ی » هم که به یک اتفاق رسیده بودم ، حال و هوایم بسیار بسیار خوش شده بود و خوشتر هم میشد ؛ چه عجب خواب ازم ربود شده بود و بزحمت فراوان در 24 ساعت 2 الی 3 ساعت خواب بسراغم می آمد در حالی که خیلی زود در کنار پدر و مادرش که به اصل و نصبم نزدیک بودنند جا پیدا کرده بودم ، پدر مرا پذیرفت و مادر زمینگیرش که ظاهرا تمام زندگی و دارایی « م ی » محسوب می آمد بهیم عشق می ورزید و مدام دعا برایم ورد زبانش بود واز محل و ولایت و دوستی با مادر مرحوم شده ام در گذشته های خیلی دور خاطره های خوبی را تعریف و زنده مینمود و خاطر جمع شده بود که امانت و دخترش را به امانت دار خوبی از خودیها خواهد سپرد ؛ خیلی زود اینجا « جمع و نا جمع خانواده مان » وله وله های افتاده بود وکسب تجربه ی خوبی هم برایم برای اولین بار. که همه چیز پس از یک پرواز بیرون مرزی گروهی از اساتید با خانواده هایش به همانجا آباد ختم شد و دنیای « م ی » رنگ و لعاب اولیه اش را گرفت و به زندگی گسسته شده اش رجوع کرد و خیلی زود مادر او هم به ساده گی و با آسودگی خاط آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 198 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32

 کیانم ( قسمت  چهارم ) « عظمت را در نگاه مون نقاشی کنیم نه در آنچه که می نگریم »  « س ر » که گذری به یک اتفاق و انتظار خود خواسته رسید و علی الرغم کم سن و سال بودن ، پول و پول و پول شعار و نیازش اعلام میداشت !! و اعتیاد از سر گذشته اش  با سیگار رو سیگار و ... آمد ورفت !  چرا که نه خریدارش شدیم و نه در رو به راه کردنش موفق بودیم و ... « ف گ » که مسافری در آمد و همه چیز را در انتظار گذاشت برای بزودی اش ، هر چند از عادت نمودن همدیگر وحشت داشت ولی حرف و حدیث « بزودی » را به تکرار در انتظار نوشته هایش می نوشت!! و ... « ف ی » هم که از طریق و سفارش « پ ن » رسیده بود، بسیار متین و با حساب و کتاب ، آرام و آهسته با وقار وبا برنامه ریزی خاص و باید و نبایدهای ساخته و پرداخته شده ، رجوع به زندگی اولیه اش را با همه ی گسیخته اش و اختلاف های شدید و غیر قابل اغماض در انتظار نشسته بود که کمک و تشویق و تائید ما هم موجب دلگرمی اش بعلاوه تقویت باورهایش می شد و ...     بگمانم « پ ن ، م ی ، س ا ، ف ی و حتی س ر » تا حد و اندازه ای رها شده و خود بالغ و عاقل و تصم آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 210 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32

سی و چهار سال پیش تر« 18 بهمن ماه 1361 » :      «...بهتر میدانستم که مسئولیت پیام را بر گزینم و بمانم تا شهید آینده گردم اما خود را در انجام این رسالت ناتوان دیدم ... از طرفی ضد انسانیت انسان است اگر بمانم بخاطر ماندن نه برای انجام مسئولیت . . . »نگران این روزها بود :  « نگران فردایم که آیا بعد از شهیدان ایمان را سر خواهند برید . . . آیا جانمایه ها برای مایه های دون سرمایه ی مقام خواهند شد . . . 18-10-1361»                                                               شهادت 4 روز بعد « 22 بهمن ماه 1361 »   آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 206 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32

23بهمن  سال 1386 سالروز انتخابت که تو را تا به امروز سرپا نگداشت برتو فرخنده و خجسته بادب . ن : تلخ ترین انشایی که برایم نقاشی شد بدون اینکه اطلاعی داشته باشم و سرنوشتم را برایم تنهایی رمق زد ! آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 220 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32

« ولنتاین »  روز عشق : خداوندا روزت مبارک... روز عشق را خالصانه بی تمنا به تو می توان تبریک گفت ... تو که عشقت آسمانیست ... و ثمره ی عشقت آرامش است ... تو که رنگ و بوی عشقت فرق میکند... تو عشقت خالص و ناب است ... تو بی حساب میدهی ... و بی منت یاری میکنی... واقعاً که سزاوار کلمه ی عاشق هستی ... عشقی که خالصانه به بنده ات تقدیم میکنی ... گاه می اندیشم دوست داشتنهای ما بوی نیاز میدهد... عشقمان از روی هوس است تا محبت... و توقع ، زیر بنای عشقمان است ... خدای عاشق ، روزت مبارک ... آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 197 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32

تجربه ی تلخ...مادر که تو خونه نیست :- صفاو صمیمیت ، دور همی تو خونه بندرت پیش میاد ! - یکی بگی تو خونه ،  بعید نیست شش تا بشنوی ! - نگاه ها به تو ، تحقیر آمیزه ! - پشتت رو قشنگ خالی میبینی ! - تنهایی رو با وجودت حس میکنی! - زنده بودنت را فراموش میکنی ! - تاریکی را تو روزهای روشن تو خونه می بینی ! - در روشنایی لامپ های خونه ، شب هایت را هم کسی نمی بیند!- همه رو می بینی هیچ ، بیشتر هم می بینی تو سرت بخوره ، مطمئین باش هیچکس تو رو نمی بیند ! - ندا از در و دیوار خونه میاد که مقصر تویی سرنوشتت را اینگونه رقم زدی ! آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 190 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32

.... 

 

بگمانم یک مهندس ضمن دانستن روش حل مسائل « Problem solving » :
قداست ها رو نگهدار است ...
 حرمت ها را نمی شکند ...
 عوامل ناهنجار را مدیریت می نماید ...
عصبانیت ها را کنترل میکند ...
5 اسفند روز مهندسی بر کلیه مهندسین عزیز خجسته باد .

آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 199 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32

خبر اینگونه انشاء شد : برگرد زهرای من انقدر زود چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ باید میدونستم چرا انقدر دنیات تاریک شده بود باید میدونستم اخرش... زهرا برگرد برگرد تنهام نزار چه ساده پرکشیدی چه ساده درگذشت مدیر وبلاگ را به تمام دوستانش تسلیت میگویم. » نرگس نجف زاده« تاریخ ارسال: چهارشنبه 4 اسفند 1395 ساعت 19:29 | نویسنده: زهرا سادات .. | ب . ن : به نمایندگی http://ashianeheeshgh.blogsky.com همه ی هم پیوند های زهرا : *** فقط برای خنده...***"دومین وبلاگم" افرینش مهر.... khane8tom هستی من هستی من اشک مترسک اشک مترسک سکوت شب خسته ام اشیانه ی عشق حس تنهایی اشک .بارون جاده شب دیاربختیاری... ایدؤلوژی پنهان تخته گاز زرین قلم کوتک نت خنده دنیا یالان دنیا دی دلتنگی های دلشکسته صدای پای خاطرات یاس ارغوان.. دلهره های یک سایکوتیک زنانه ترین ناگفته های حوا.. عشق واقعی الهه ی ناز.. خدایا! بخدا میترسم!!.. احساس نویسی دنیای تاریک..... دفتره غم... : ღ آشنآی دل پریشآن ღ عارفانه ها و عاشقانه های پویا... غروب زندگی.. اشعار اکبری عسکری حرف هایی از جنس سکوت آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 191 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32

به هوای اون مهمان ناخوانده ی نیشاپوری و در خاموشی آواز قو و فسخ شدن ارمغان شنبه ها و ........اول هفته « شنبه 1395/12/7 » را رنگین کمانی آغاز نموده ام!!  و اگر روزگار بر ما امان دهد و روزهای آتی هم بر ما نوشته گردد و سرور شادی و شادکامی بفصل منتهی به آخر هفته جاری ، برسد و پس از دو ماه به بهونه یاد شنبه ها گل شمعدانی پنجره ی حیات زندگی ام ز خلوت شاید در آید و اندکی آب حیاط گیرد تا به حیات سرنوشت سرپا باشد.   آشیانه ی عشق...
ما را در سایت آشیانه ی عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 4ashianeheeshgh5 بازدید : 213 تاريخ : چهارشنبه 11 اسفند 1395 ساعت: 22:32